- قابل خوردن
- خوردنی
معنی قابل خوردن - جستجوی لغت در جدول جو
- قابل خوردن
- Eatable
- قابل خوردن
- comestível
- قابل خوردن
- jadalny
- قابل خوردن
- съедобный
- قابل خوردن
- їстівний
- قابل خوردن
- comestible
- قابل خوردن
- comestible
- قابل خوردن
- commestibile
- قابل خوردن
- eetbaar
- قابل خوردن
- खाने योग्य
- قابل خوردن
- dapat dimakan
- قابل خوردن
- صالحٌ للأكل
- قابل خوردن
- 먹을 수 있는
- قابل خوردن
- yenilebilir
- قابل خوردن
- کھانے کے قابل
- قابل خوردن
- খাওয়া যায়
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گردیدن چیزی مدور و کنایه از رفتن کوتاه بالای فربه
Crushable
esmagável
zerdrückbar
rozgniatany
разжимаемый
розчавлений
aplastable
écrasable
schiacciabile
verpletterbaar
दबाने योग्य